فرهنگ ایران نما
اصطلاحات فارسی انگیسی 1076
نامش را از فهرست زده اند
His name was struck off the list
نور آفتاب چشم را میزند
The sun rays dazzle / hit the eyes
زنبور نیشم زد
I was stung by a wasp
تعداد بازديد : 142
تاریخ انتشار: 2021/04/22 ساعت:
برچسب ها : حذف نام فهرست,نیش زنبور,آفتاب زدگی چشم,
اصطلاحات فارسی انگیسی 2360
به دام افتادن
To fall into a trap
از مد افتادن
To go out of fashion / style
در این عکس خوب افتادید
You have come out well in this photo / picture
تمام مخارج به گردن اون افتاد
All the expenses fell on him
تعداد بازديد : 143
تاریخ انتشار: 2020/02/26 ساعت:
اصطلاحات فارسی انگیسی 2359
حالا به جان من افتاده است. (انتقاد ، سرزنش ، تنبیه)
Now she has furned on (picked on) me
آدم افتاده ای است. (فروتن و متواضع)
He is an unassuming man
افتادم زمین
I fell down
جشن تولدم به شنبه می افتد
My birthday falls on s Saturday
تعداد بازديد : 128
تاریخ انتشار: 2020/02/26 ساعت:
برچسب ها : آدم افتاده,آدم فروتن,آدم متواضع,
اصطلاحات فارسی انگیسی 2358
امشب افتادیم (میهمان او هستیم)
He is going to give us a treat tonight
یکی دو روز است در منزل افتادم (بستری هستم)
I have been laid up for a couple of days
خوشبختانه این عادت از سرش افتاد
Fortunately he broke / grew out of / this habit
تعداد بازديد : 125
تاریخ انتشار: 2020/02/26 ساعت: